روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی
روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

روان شناسی و مشاوره و مقالات روان شناسیُ اختلالات رفتاری و روانی

مقالات روان شناسی و مشاوره و اختلالات رفتاری و روانی

بهداشت خانواده براى دوشیزگان جوان

بهداشت خانواده براى دوشیزگان جوان با توجه به برخى سوالات در ارتباط با موضوع قاعدگى و دوره عادت ماهیانه بانوان بر آن شدیم که توضیحى کوتاه در مورد سیکل قاعدگى بدهیم. باشد که راهنماى آن دسته از دوشیزگان و مادرانى قرار بگیرد که از نبود آگاهى و عدم آموزش این مسائل در سطح مدارس و خانواده شکایت دارند. به عنوان مقدمه باید متذکر شویم که ما به لحاظ مسلمان بودن ملزم به رعایت کلیه توصیه ها و دستورات بهداشتى هستیم و همانطور که قبلا گفته ایم بهداشت عبارت از علم و هنر پیشگیرى از بیماریها و طولانى کردن عمر و بالا بردن سطح سلامت افراد یک جامعه مى باشد. و سلامتى نیز به معناى رفاه کامل جسمى ـ روانى ـ اجتماعى است و نه فقط نداشتن نقص عضو. در همین راستا ما بهداشت خانواده را مطرح کردیم و موضوع بسیار مهم بهداشت روانى را مورد بررسى قرار دادیم. موضوع بهداشت مادر در دوران بلوغ و ازدواج را نیز با توجه به اینکه ارتباط بسیار نزدیکى با شرایط روحى روانى بانوان دارد در بدنبال سلسله مقالات بهداشت روانى مورد بررسى قرار مى دهیم: در حوالى سنین 11ـ9 سالگى آثار و علائم بلوغ در دختران ظاهر مى شود و به دوران کودکى پایان مى دهد. بلوغ شامل یک سلسله حوادث متوالى است به این ترتیب که سینه ها رشد مى کنند موهاى زیر بغل و زهار مى رویند. با رشد سریع جسمانى و سرانجام با پیدایش خونریزى قاعدگى یا عادت ماهیانه مرحله حساسى از زندگى نوجوان آغاز مى شود. اولین قاعدگى همیشه با اضطراب همراه است و برخورد اطرافیان و بخصوص مادر با دختر جوان حائز اهمیت است. یک خانواده که از تعادل روانى برخوردار است بایستى از قبل این آگاهى و آمادگى را به دختر جوان خود بدهد و الا او با یک حادثه غیر منتظره به نام عادت ماهیانه مواجه مى شود که سراسر وجودش را اضطراب و تنفر فرا مى گیرد. تنفر از اینکه چرا باید اینگونه بشود و به گفته یکى از خواهران سوال کننده چرا باید زنان هر ماه اینهمه رنج و درد را تحمل نمایند؟ به راستى که آن دختر جوان حق دارد این سوال را مطرح کند. شاید تا قبل از آن هیچ کس از اعضاى خانواده و بخصوص مادر براى او این موضوع مهم را توضیح نداده است تا قدرى آمادگى لازم را کسـب نمـاید و در اولین بار از وحشت و ترس دچـار آشفتگى روانى نشود و بهمین میزان آشفتگى روانـى بـر میـزان درد عـادت ماهیـانـه مـى افزاید و حتى این درد برایش غیرقابل تحمل خواهد شد. و اما اولین قاعدگى در سنین 13ـ11 سالگى رخ مى دهد. که معمولا بدون تخمک گذارى مى باشد. در روز پانزدهم پریود یک تخمک از تخمدان رها مى شود و توسط حرکت شیبورهاى لوله هاى رحم به داخل لوله رحم کشیده مى شود و سفر خود را به سمت رحم آغاز مى کند. در این شرایط رحم نیز تحت تاثیر هورمونها, جدارش تحکیم و تثبیت مى شود و محیط آن آماده پذیرش سلول تخم مى شود. هورمونهائى که مسوول آماده نمودن و سازندگى جدار رحم هستند عبارتند از استروژن وپروژسترون. وظیفه استروژن افزایش واحدهاى سلولى است که حکم آجر براى یک ساختمان را دارد و وظیفه پروژسترون یک نقش ترشحى است که مثل بتون بین آجرها عمل مى کند و سلولها را بهم محکم مى نماید. اگر تخمک با اسپرم لقاح یابد دراین خانه سکنى مى گزینند اما در صورت عدم وجود اسپرم تخمک بالاخره تحلیل مى رود و مى میرد و با پائین افتادن سطح هورمونهاى استروژن و پروژسترون جدار رحم شروع به تخریب مى کند و محتویات این تخریب همان خونریزى قاعدگى است. مدت خونریزى عادت ماهیانه بطور متوسط 7 روز طول مى کشد ولى ممکن است بین 10ـ2 روز متغیر باشد. در هر دوره ماهیانه حدود 40cc (چهل سى سى) خون دفع مى شود ولى گاهى ممکن است کمى بیشتر و یا کمتر هم باشد. فاصله بین دو قاعدگى بطور متوسط حدود 28 روز است ولى تغییرات فاصله بین دو قاعدگى مى تواند از حداقل 20 روز تا حداکثر 40 روز هم طبیعى محسوب شود. براى آمادگى دختران جوان براى مواجهه با اولین قاعدگى علائم و نشانه هایى که قبل از بروز قاعدگى رخ مى دهد را توضیح مى دهیم: مشکلات طبیعى دوران قاعدگى 1ـ علائم ونشانه هاى قبل از بروز قاعدگى: به علت تغییرات هورمونى که قبل از قاعدگى رخ مى دهد مقدارى آب و نمک در بدن احتباس پیدا مى کند و بعلاوه همین تغییرات هورمونى روى اعضاى مختلف بدن تاثیراتى مى گذارد و تقریبا نیمى از خانمها قبل از عادت ماهیانه دچار عوارض خاصى مى شوند و از نظر روانى حساس و تحریک پذیرند و شخصیت روانى و واکنشهاى روانى خانمها با توجه به روحیات مختلف افراد به این حالات شدت و ضعف مى دهد. علائم مورد نظر عبارت از: سردرد ـ عصبانیت ـ پرخاشگرى ـ هیجان و اضطراب ـ افسردگى ـ افزایش وزن ـ دلدرد و سنگینى در ناحیه کمر حالت تهوع و اختلال در اجابت مزاج مى باشند. این مشکل یک امر طبیعى است و به فیزیولوژى قاعدگى مربوط مى شود. اینجا است که آگاهى و اطلاع دختران جوان چقدر تحمل این دوره را آسانتر مى سازد. یک مادر دلسوز ـ یک سیستم منظم آگاهى بخش در مدارس دخترانه نقش حائز اهمیت و ویژه اى را مى تواند در این ارتباط ایفا نماید نه اینکه متاسفانه مادر از دخترش خجالت بکشد که این چنین مطالب ضرورى را به فرزندش آموزش دهد. شاید خود مادر هم هنوز خیلى از مسائل را در این مورد نمى داند!؟ بهر حال در این دوره با اطمینان و آرامش بخشیدن به دختران جوان باید آنها را به صبر و شکیبایى دعوت نماییم و اطرافیان نیز یک محیط آرام و مطمئنى را براى او فراهم نمایند تا از نظر روانى بر سختیهاى این دوره فائق آید. باید از مصرف نمک و غذاهاى شور خوددارى نموده و از غذاهاى حاوى قند و پروتئین و در صورت ضرورت از مسکن استفاده کرد. گاهى بدلیل اینکه حجم خونریزى زیاد است شخص دچار کم خونى فقر آهن مى شود که باید از قرص آهن طبق تجویز پزشک استفاده نماید. 2ـ خونریزى زیاد: در موقع قاعدگى حداکثر خونریزىتا80cc(80میلى لیتر)طبیعى است و بیش ازآن نیازبه بررسى داردوغیرعادىمحسوب مى گردد. 3ـ خونریزى کم و مختصر و درد لگنى در اواسط سیکل پریود یعنى مصادف با تخمک گذارى یک امر عادى است. 4ـ قاعدگى دردناک: اگر در سالهاى اول قاعدگى, در موقع عادت ماهیانه درد شدید ایجاد شود یک امر طبیعى است و این درد با آرامش روانى و گاهى مسکن مرتفع مى شود. 5ـ قاعدگى نامنظم: تقریبا 23 خانمها معمولا داراى دوره قاعدگى منظمى هستند ولى گاهى به علت عوامل روانى تغییر محیط و عوامل محیطى و استرسهاوفشارهاى روحى و کار زیاد و طاقت فرسا بخصوص در خانمها و دخترانى که دور از منزل و دور از والدین خود تحصیل مى نمایند بطور شایع دچار قاعدگى نامرتب و نامنظم مى شوند که با رفع عوامل مستعدکننده این مشکل نیز برطرف مى شود. براى کدام مشکلات دوران قاعدگى باید به پزشک مراجعه نمود!؟ 1ـ قاعدگى دردناک: خانمى که بیش از سه سال قاعدگى بدون درد داشته و ناگهان دچار قاعدگى دردناک شده است باید براى معاینه و تشخیص علت به پزشک مراجعه نماید. 2ـخونریزىبیشتراز(85سى سى)حداکثرطبیعى. 3ـ اگر فاصله دو قاعدگى کمتر از 20 روز و یا بیشتراز40روز شود باید با پزشک مشورت نمود. 4ـاگرمدت زمان خونریزىبیش از10روزبطول بیانجامدنیزبایستى به درمانگاه زنان مراجعه شود. در شماره آینده در مورد بهداشت قاعدگى و ازدواج توضیح خواهیم داد. ان شاالله.

آیا مصرف ویتامین به درمان افسردگی کمک می کند؟

آیا مصرف ویتامین به درمان افسردگی کمک می کند؟ پاسخ این سوال این است: «احتمال دارد.» کمبود بعضی از ویتامین ها و مواد معدنی در بدن انسان می تواند باعث نشانه های افسردگی در فرد شود. بنابراین چنانچه افسردگی به این علت باشد، خوردن مکمل های غذایی حتماً به شخص کمک می کند و بر عکس، اگر افسردگی شخص دلایل دیگری داشته باشد، خوردن ویتامین ها و مکمل های غذایی کمکی نخواهد کرد. البته مطمئناً به امتحانش می ارزد و خوب است که شخص قبل از مصرف داروهای ضدافسردگی، ابتدا برای مدتی از مکمل های غذایی به مقدار کافی استفاده کند. در زیر با برخی از ویتامین ها و ارتباط آنها با افسردگی آشنا می شویم. ویتامین ب- کمپلکس ویتامین های ب-کمپلکس برای سلامت هیجانی و ذهنی، نقش اساسی دارند. این ویتامین ها در بدن ما ذخیره نمی شوند. بنابراین باید روزانه در رژیم غذایی ما گنجانده شوند. ویتامین های ب توسط الکل، شکر، نیکوتین و کافئین از بین می رود. در نتیجه، تعجبی ندارد که بسیاری از مردم دچار کمبود این نوع ویتامین هستند. یافته های جدید درباره ارتباط ویتامین های ب- کمپلکس و افسردگی به قرار زیر است: • ویتامین ب-1 (تیامین ): مغز انسان از این ویتامین برای کمک به تبدیل قندخون به سوخت و عامل محرّک استفاده می کند و بدون آن، مغز به سرعت بدون انرژی می ماند. این امر می تواند به خستگی، افسردگی، تندخوئی، زودرنجی، اضطراب و حتی فکر خودکشی بیانجامد. کمبود ویتامین ب-1، همچنین می تواند باعث مشکلات حافظه، کم اشتهایی، بیخوابی و اختلالات گوارشی گردد. مصرف کربوهیدراتهای تصفیه شده، مثل شکر، نیاز ویتامین ب-1 بدن را تامین می کند. • ویتامین ب-3 (نیاسین ): سرانجام کشف شد که بیماری پلاگر ( pellagra ) که روان پریشی و زوال عقل از جمله نشانه های آن است، به دلیل کمبود نیاسین بروز می کند. هم اکنون بسیاری از محصولات غذایی حاوی نیاسین هستند و بیماری پلاگر تقریباً ریشه کن شده است. کمبود ویتامین ب-3 می تواند باعث بیقراری، اضطراب و نیز کند ذهنی و کم تحرکی گردد. • ویتامین ب-5 (اسیدپانتوتنیک ): نشانه های کمبود این ویتامین عبارتند از خستگی، اضطراب مزمن وافسردگی. ویتامین ب-5 برای ایجاد هورمونها و استفاده از اسیدهای آمینه و استیل کولین ( acetylcholine ) شیمیایی مغز که به کمک هم از انواع خاصی از افسردگی جلوگیری می کنند مورد نیاز است. • ویتامین ب-6 (پیریدوکسین ): این ویتامین به پردازش اسیدهای آمینه که عناصر سازنده تمام پروتئین ها و برخی از هورمونها هستند، کمک می کند. این ویتامین همچنین در تولید سروتونین، ملاتونین و دوپامین مورد نیاز است. کمبود ویتامین ب-6 که البته بسیار نادر است، باعث آسیب رساندن به سیستم ایمنی بدن، ضایعات پوستی و آشفتگی ذهنی می گردد. کمبود این ویتامین گاهی در افراد الکلی، بیمارانی که دارای نارسائی کبدی هستند، و خانمهایی که از قرص های ضدبارداری استفاده می کنند، بروز می کند. بسیاری از متخصصان تغذیه عقیده دارند که اغلب رژیم های غذایی، به مقدار بهینه و کافی این ویتامین را تامین نمی کنند. • ویتامین ب-12 : به دلیل اهمیت ویتامین ب-12 در تشکیل گلبولهای قرمز خون، کمبود آن به مشکلاتی در اکسیژن رسانی که به کم خونی خطرناک موسوم است، منجر می شود. این اختلال می تواند باعث تغییر حالت مداوم، پارانویا (بدگمانی ) ، تحریک پذیری، گیجی، زوال عقل ، توهّم زدگی یا شیدایی و سرانجام به دنبال آن کم اشتهایی، سرگیجه، ضعف، نفس تنگی، تپش قلب، اسهال و احساس سوزش در اندامهای انتهایی مثل دست و پا گردد. کمبود این ویتامین پس از یک دوره طولانی پیش می آید زیرا در کبد انسان برای سه تا پنج سال ذخیره وجود دارد. هنگامی که کمبود ویتامین ب-12 در فردی بروز می کند، معمولاً به خاطر کمبود آنزیمی است که باعث جذب آن در روده می شود. به دلیل آن که با بالارفتن سن از مقدار این آنزیم کاسته می شود، افرد مسن بیشتر در معرض کمبود ویتامین ب-12 هستند. • اسیدفولیک : این ویتامین ب برای ترکیب DNA مورد نیاز است. رژیم غذایی نامناسب و عوامل دیگری مانند بیماری، الکلیسم و نیز مصرف داروهای مختلفی چون آسپرین، قرص های ضدبارداری، باربیتورات ها و داروهای ضد تشنج، در کمبود اسیدفولیک دخالت دارند. مصرف این ویتامین مخصوصاً به خانم های باردار توصیه می گردد. ویتامین ث کمبود ویتامین ث مستقیماً باعث افسردگی می گردد که باید با استفاده از مکملهای غذایی به برطرف کردن آن پرداخت. استفاده از مکملهای غذایی خصوصاً پس از اعمال جراحی و بیماری های التهابی اهمیت دارد. اضطراب، بارداری و شیردهی نیز نیاز بدن به ویتامین ث را افزایش می دهند. لازم به تذکر است که مصرف آسپرین، تتراسیکلین و قرص های ضدبارداری، ذخیره بدن را به انتها می رساند. مواد معدنی کمبود برخی از مواد معدنی نیز می تواند باعث افسردگی گردد. • منیزیم : کمبود منیزیم باعث بروز نشانه های افسردگی و همچنین گیجی، بیقراری، اضطراب، توهّم و انواع مشکلات جسمی می گردد. اغلب رژیم های غذایی شامل منیزیم به مقدار کافی نیستند و استرس نیز به شدّت، مقدار منیزیم موجود بدن را کاهش می دهد. • کلسیم : کمبود کلسیم بر روی سیستم مرکزی اعصاب تاثیر می گذارد. سطح پائین کلسیم باعث ناآرامی، دلهره، تندخوئی، زودرنجی و بی حسّی می شود. • روی : کمبود روی در بدن به بی احساسی ، بی اشتهایی، سستی و خواب آلودگی منجر می شود. با پائین آمدن سطح روی در بدن، ممکن است میزان مس بدن به سطح سمّی افزایش یابد و باعث پارانویا (بدگمانی ) و ترس و وحشت گردد. • آهن : افسردگی غالباً نشانه ای از کمبود آهن مزمن است. از دیگر نشانه های کمبود آهن می توان به ضعف عمومی، سستی و بی حالی، خستگی، کم اشتهایی و سردرد اشاره کرد. • منگنز : این فلز برای استفاده مناسب از ویتامین های ب-کمپلکس و ویتامین ث مورد نیاز است. منگنز همچنین در تشکیل اسیدهای آمینه نقش دارد و به همین دلیل، کمبود آن می تواند به کاهش سطح ناقل های عصبی و در نتیجه افسردگی منجر شود. این فلز به تثبیت قندخون و جلوگیری از تغییر حالت های مداوم نیز کمک می کند. • پتاسیم : کمبود پتاسیم معمولاً به افسردگی، گریانی، ضعف و خستگی منجر می شود. ترجمه : کلینیک الکترونیکی روان یار منبع * Can Vitamins Help Depression , Nancy Schimelpfening, http://depression.about.com/cs/diet/a/vitamin.htm